۱۳۸۸ دی ۱۷, پنجشنبه

آغوشتو به غیر من به روی هیچکی وا نکن !

پسرک خوابش می آید
نق میزند و نمی خوابد
میگذارمش روی پا و تکانش میدهم شاید خوابش ببرد ، برای دقایقی ساکت میشود اما باز هم شروع میکند به نق زدن
بلندش میکنم
دور اتاق میچرخانمش
پستانکش را میجود و با اخم نگاهم میکند
پلک هایش قرمز میشود از بی خوابی اما نمی خوابد
چند دقیقه ای کلنجار میرویم با هم ، میخندانمش تا خسته شود و بخوابد اما باز هم بی نتیجه است
دست آخر در آغوش میگیرمش
صورتش را میچسبانم به نزدیکی قلبم
بعد از چند ثانیه پسرک به خواب عمیقی فرو میرود
فقط کمی آغوش میخواست برای آرام شدن

چیزی که همه ی ما گاهی نیازش داریم فارغ از همه ی غرایز



این عکس ها را ببینید:







خرس قطبی: من از سر صلح آمده ام
عکس‌های قابل توجه نوربرت رزینگ نشان دهنده یک خرس قطبی وحشی است که به سمت سگهای سورتمه افسار بسته در حیات وحش "هادسن بی" کانادا نزدیک میشود.

عکاس مطمئن بود که مرگ سگهای خود را خواهد دید زمانی که خرس قطبی در اطراف سگهایش سرگردان بود.





باورش سخته ، اما این خرس قطبی فقط به آغوش کسی احتیاج داشت!

۲۶ نظر:

رضا قلی پور گفت...

مهسای عزیز
حقیقتا زیبا بود...خیلی لذت بردم.

نقشی گفت...

سلام مهسای نازنینم.
پسرک را ببوس خاله جان مهربان .
عکس ها باور نکردنی اند.
فک کن خرس بغلت کند!! نه من نیستم! باز فک کنم مردها قابل قبول ترند.

papar گفت...

گاهی شبا خواب می بینم بغلش کردم خیلی قشنگه ولی وقتی از خواب می پرم انگار یک چیزی گم کردم. می رسه یک روز که تو بغل منم بخوابه؟ ای خدا ... شکر

کرگدن گفت...

این پسرک شما ماشالله بزنم به تخته چشمم کف پاش بنظرتون یه کم زود شروع نکرده هوس آغوش و اینا رو ؟!
خدا حفظش کنه ، معلومه جوون غیوری میشه !
ضمنن از روی فارغ ده صفحه بنویسید تا ما برویم مهمانی برگردیم !!!

خلاف جهت عقربه های ساعت گفت...

این آغوش شما خانوما خرس قطبی رو هم از پا در میاره...
چه برسه به اون پسرک کوچولو...
(نیشخند)

afshin گفت...

[گل] درود بر شما ...

--------- آپم با ....

دختران فراری

سالانه ۶هزار دختر از منزل فرار می کنند که ۷۵درصد آن ها وارد چرخه زندگی

خیابانی می شوند.

--- سر بزن گل ** خداوند نگهدار ایران ** [گل]

رختخواب دوشـــیزگی گفت...

این عکسا رو قبلن دیده بودم. واقعن تاثیرگذارن!

پرتوی مهر گفت...

چقدر حس مهربونی داشت این نوشته...
انتقال زیبای حس مادری!

ايرن گفت...

دلم يه جوري شده براي خرسه....چه قدر تنها و غمگين به نظر مي رسيد!

Mani گفت...

salam mahsa joon
kheyli aali bood

کرگدن گفت...

و ...
و چی ؟!!

رعنا گفت...

یه آغوش یه گوش شنوا یه چشم که نگرانت باشه شاید همه چیزی که یه آدم میخواد تا به مرز جنون نرسه

حمید گفت...

محشر بود مهسا!
بی اغراق یکی از بهترین نوشته هایی بود که تاحالا ازت خونده بودم...چه آرامشی توش بود...آخرش دقیقا به آدم حس یه آغوش آروم رو میداد و یه خواب لذت بخش و بی دغدغه...

حمید گفت...

و اون عکسا...
باز خوش به حال اینا که رها از هر بند و محدوده قبول میکنن که آغوش میخوان...خوش به حالشون که هنوز مثل ما برای یه لحظه آرامش نیازی به هزار مشقت و هزار پیچ و خم بوروکراسی احساسی ندارن...

گارسیا گفت...

مهسا جان این پسرک یادت باشه اسمشو بگی...چه خاله ی مهربونی داره ما هم دلمون خواست.

راستی نمره ای این املا 19.بیشتردقت کن دخترم!
فارغ نه فارق...

یاد اون املاها بخیر و نمره هایی که اگه 19 میشد عین چی عر عر میکردیم...یادته؟
آخر هم هیچ گوهی نشدیم.

حامد گفت...

چه عکسای خوبی...

بانو گفت...

مهسای نازنین .
خیلی زیبا بود گل پسرت رو از طرف من ببوس .با نوشته و عکسهات یاد یه مطلب افتادم در مورد روزی در اروپا و آمریکا به نام آغوش رایگان یا آزاد .
کلیپی در این مورد دیدم که مرا به گریه انداخت ادمهائی که در آغوش هم فرو میرفتند فارغ از جنسیت و غریزه و من برای لحظه ای ارزو کردم کاش آنجا میبودم .

کرگدن گفت...

سر کار میری مگه ؟
به سلامتی ...
ایشالله چرخاش بچرخه براتون !

دخترآبان گفت...

فعلا کانکشنمان قطع شده مسی بانو ... وصل شد لپ تاپ شما را هم میگوییم به خداجانمان :d

دخترآبان گفت...

خیلی قشنگ بود اما چرا عکسا یکی بود یکی نبود برای من باز میشه ؟!

برم باز تلاش از خودم درکنم :دی

حكايه گفت...

بسيار زيبا بود
اين پست را فراموش نخواهم كرد.

من و من گفت...

فقط کمی آغوش میخواست برای آرام شدن خيلي ناز بود اين جمله!

بی تا گفت...

آخه چه جوری خصوصی بفرستم؟؟؟؟؟؟؟

دخترآبان گفت...

اون که مسلمه من راست میگم =))

خاموش گفت...

خیلی خوب بود مهسا جان
همه ی خشنها آغوشهاشون رو گم کرده ان

ناشناس گفت...

این روزها اما از غریزه گریزی نیست که نیست