۱۳۸۷ آذر ۷, پنجشنبه

remembering

امروز به لطف دو*لت خدمتگذار از ساعت 9 صبح الی 3 بعد از ظهر آب نداشتیم (یعنی آب منزلمان قطع بود) از 3 تا 4:30 بهمان استراحت دادند و از 4:30 الی 8 هم برقمان قطع شد
خلاصه که خیلی خوش گذشت
موجبات remembering را برای ما فراهم کردند تا هرچه فحش از کودکی تا امروز فرا گرفته بودیم دوباره به خاطر بیاوریم و توشه ی آخرتشان کنیم
فقط مانده ام تو این سرما این قطعی ها برای چیست؟ قصد صرفه جوییست ؟ ما که در جواب ماندیم باشد که شما تفکر کنید

پ.ن 1: باید تو رو پیدا کنم شاید هنوزم دیر نیست ،،،، وقتی به من فکر میکنی حس میکنم از راه دور
پ.ن 2: پ.ن 1 مخاطب خاص دارد به خودتان زحمت ندهید تا ربطش را به موضوع کشف کنید :D

۱۳۸۷ آذر ۳, یکشنبه

آپ فراوان

ما به شدت در یک جاییمان عروسی برگزار میشود وقتی که از اول صبح به خودمان سختی داده و با باز شدن چشمانمان به اینترنت وصل نمیشویم
و وقتی می آییم میبینیم که
همونید بانو و محسن خان کرگدن و محسن خان منو خودم و نونوش خانم و آقای در همین حوالی آپ کرده اند . چه روزی بشود امروز
پ.ن : ویولت جان و باغ بی برگی هم به لیست بالا اضافه شدند

۱۳۸۷ آبان ۲۷, دوشنبه

ای روزگار

ندانسته های بسیاری در دایره چرخان روزگار می چرخد و تو نمی دانی .......
تو نمی دانی این روزگار_ کج مدار_ ناسازگار فردا روز برایت چه در چنته دارد
تو نمی دانی می تواند با یک حرکت طومارت به هم پیچد
پ.ن : ای روزگار با من نبودی سازگار (جمله از مادربزگم است و حق کپی رایت دارد)

۱۳۸۷ آبان ۲۵, شنبه

تو فکر یه سقفم!

بلاگر همه ی بلاگر نشینان را جواب کرده و حکم تخلیه امان هم برایمان گرفته است
میگویند قرار است اینجا را خراب کند و جایش یک آسمان خراش بسازد
تا اینجاش هم ما چشم سفیدی کرده و به روی خودمان نیاورده ایم
خلاصه اینکه دنبال مکان جدید با همه ی امکانات بلاگری میگردیم بلکه از این آزار و اذیت های بلاگر خلاص شویم
اگر در این مدت به قول نونوش خانمی بی ادب بودیم به بزرگی خودتان ببخشید
و هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید
و از آن مهمتر بر سر گوگل که نه سر پیاز است و نه ته پیاز در وبلاگمان را بروی مبارکمان بسته است
اگر مکان خوب سراغ دارین خبرمان کنید و اگر هم خودمان اجاره نشین جایی شدیم حتما آدرس را عرض خواهیم کرد خدمتتان
پ.ن : هیچی دیگر عرضی نیست

پ.ن : هردم از این باغ بری میرسد تازه تر از تازه تری میرسد

۱۳۸۷ آبان ۱۱, شنبه

ممنوع

خوب من حوصله كن، داد زدن ممنوع است!
كم بكن، كم گله، فریـاد زدن ممنـوع اسـت!

بیـن این قــوم كه هـر كــار ثوابی‌ست كباب
دل دلســوخـتـه را بـــــاد زدن ممنـوع است!

تیشـه بر ریشـه فرهــــاد زدن شـیـرین اسـت
حـرفی از پیشــه فرهـــاد زدن ممنـوع است!

بیـن ایـن قـــوم كه از باكــرگی تـرشیــدنـد
حرف از حجــله و دامـاد زدن ممنوع اسـت!

«شادی» از منظــر این قوم گناهی‌ست بزرگ
بـزن آهنگ، ولی شـــاد زدن ممنوع است!...