۱۳۸۸ دی ۹, چهارشنبه

مرثیه ای برای یک برادر

8 سال گذشت
باورت میشود برادر جان ؟
باورت هست که از آن شب شوم که آخرین نگاهت را بر ما انداختی 8 سال گذشته باشد
سالهاست که این روز ماتم رفتنت را میگیرم
و هنوز هم این سوالم بی جوابست که چرا تو ؟ چرا رفتی ؟
برای رفتنت خیلی زود نبود؟
سالهاست که اشک هایم را فرو خورده ام تا غمم دیده نشود در چشم دیگران
راستی میدانی هر شب تصورت میکنم
هرشب فکر میکنم حالا در آستانه ی 40 سالگی موهای شقیقه ات سفید شده بود یا نه
چاق شده بودی یا نه
هنوز هم اخلاقت سگی بود یا نه
آخ اگر بودی ی ی ی
سالهاست که چشم به راه رفتنت نشسته ام و اشک هایم را نریخته ام
و اکنون 8 سال است که دختر کوچکت همچین شبی ، کادو در دست ، از در این خانه وارد میشود و فریاد نبودنت را در گوشم بلند تر میکشد
هنوز هم نمیدانم چرا شب تولد من را انتخاب کردی برای رفتنت ؟؟؟

توضیح : 9 دی مصادف است با بیست و پنجمین سال تولدم و هشتمین سال از دست دادن تنها برادرم .

۱۳۸۸ دی ۸, سه‌شنبه

ای..

ای خس و خاشاک ها
ای اغتشاش گر ها
ای فتنه گر ها
ای حرمت شکن ها
ای بابا ملت ایران چه قد شما اسم دارید!!!

۱۳۸۸ دی ۳, پنجشنبه

کریسمس


میلاد مسیح ، پیام آور صلح و دوستی بر تمام مردم جهان مبارک باد

۱۳۸۸ دی ۲, چهارشنبه

فال


طالع
یك كمك مالی از راه میرسد كه تو سخت بدان احتیاج داشتی . دوستی میرسد كه مدتها بود انتظارش را میكشیدی . امیدست كه با ورود به مرحله ی جدید دوران خوب و شكوفایی را در زندگی تجربه كنی.
الهی نامه :
اهای آقایی که اون بالا نشستی ، ببین این طالع امروز منه ، بیا و همین یه بار از خودت مردونگی نشون بده ، آبروی این فالگیر رو بخر ، میدونی که من به خاطر اون فالگیره میگم نه به خاطر خودم!!!
مشکلات مالی هم که خودت خبر داری ، لپ تاپ ِ سوخته و باقی قضایا ...
پ.ن : این قسمت الهی نامه تقلیدی آشکار و میمون وار از دوست عزیزم گارسیا بود

۱۳۸۸ دی ۱, سه‌شنبه

شب چله بزرگه!

ای جماعت جوجه هاتونو شمردین ؟

فرارسیدن ماه دی ، ماه غلیان احساسات عجیب و غریب در خودم رو به عموم مسلمین و مسلمات تبریک میگم

۱۳۸۸ آذر ۲۸, شنبه

حکایت من و نبودنم

هر دم از این باغ بری میرسد

ساعت حول و حوش 6 روز ِ دوشمبه ی هفته ی پیش بود که همیجوری لمیده بودم توی تختم و وب گردی میکردم که ناگهان کامپیوتر مبارک هنگ کرد
جونم براتون بگه که هر چی ما از خودمون نجابت به خرج دادیم درست نشد که نشد خلاصه که خاموشش کردم و چشمتون روز بد نبینه دیگه روشن نشد که نشد
لپ تاپ مبارک سوخت که سوخت که هنوزم صاحبش داره میسوزه
فعلا بردمش دکتر تحت مداواست خدا میدونه درست بشه یا نه !!
تا اونموقع خدا نگهدار همتون

۱۳۸۸ آذر ۲۰, جمعه

ابراز علاقه مادرانه !

سینوس هام دوباره کار دستم داده 

باد سرد پاییزی کار خودش ُ  کرده و حسابی سر و کله ام پر از عفونت شده  
شال و کلاه میکنم که برم دکتر 
کلاه میزارم روی سرم و تا روی ابروها کلاه ُ  پایین میکشم  از ترس سوز سرمای این شهر ِ بی پدر
توی مطب دکتر منتظر نشسته ام که خانم والده میرسن !
از در که وارد میشه ، منو نمیشناسه 
من ُ صدا میکنه یه گوشه ای و میگه : 
پدر سگ تو که کلاه میزاری انقد خوشگل میشی چرا همیشه نمیزاری؟
و صدای قهقهه من که میگم : سوسکه هم به بچش میگفت قربون دست و پای بلوریت برم !!!

۱۳۸۸ آذر ۱۷, سه‌شنبه

...

مسنجر را خدا آزاد کرد 

۱۳۸۸ آذر ۱۶, دوشنبه

اعتیاد

الان که ما در خدمت شماییم ساعت 1:01 دقیقه ی بامداد است و چشمانمان به شدت آلبالو گیلاس میچینند 

چرایش چرا ؟ زیرا که جای شما خالی همین 2 ساعت پیش بعد از یک شام مبسوط خفن که میل نمودیم در خدمت حضرات 2 گیلاس شراب دست ساز خانگی محصول انگور های همین اطراف (که انگورش هم هوش از سر میبرد چه برسد به شرابش)  میل نمودیم و حالمان خیلی خوش شده است همینطوری الکی 

و امای دیگر قضیه این باشد که 2 قاشق دیفن هیدرامین کامپاند نوشیدیم تا درس عبرتی باشد برای همه ی گلو درد های عالم ، درست چند دقیقه  بعدش بود که خودمان را در فضا پیدا کردیم 

لذا تصمیم گرفته ایم محتاط شویم ، زیرا خیلی حالمان خوش میشود (ظرفیت های بالقوه امان بالاست ) جنس خوب سراغ داشتید بی معرفتی نکنید ما را هم خبر کنید 


و اما نکته ی بد امشب کجاست ؟ نکته ی  مذخرفش اینجاست که ایمیل مان که هیچ ، عالی جناب مسنجر هم به روش ، تمام فیلتر شکن ها هم از کار افتاده اند به سلامتی و اینجانب برای رفع کسالت هر 30 ثانیه ای یک بار روی لینک Try again  مسنجر کلیک میکنیم ، از طرف دیگر یار در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم 

کوزه استعاره از همون مسنجر است 


خلاصه اینکه امشب با این اتفاقات جالب و این حال جالب انگیز ناک تر حسابی دلم میخواد  7 ، 8 ، 10 تا از اون فحش های کش دار بدم به عزیزان در قسمت فیل تر ینگ و اینجور صحبت ها 

والسلام نامه تمام 


پ.ن : نوشته شده در تاریخ 88/9/14

۱۳۸۸ آذر ۱۳, جمعه

....

دنیا پر است از مردان ِ دیوس که ادعایشان کون ِ خر را پاره میکند 

پ.ن : عصبانیم تا سر حد جنون ، نزدیک نشوید گاز میگیرم