۱۳۸۶ دی ۱۵, شنبه

دلم گرفته

سلام
دلم گرفته
اومدم ناله کنم ها
غر نزنید بعدا که ناراحت نوشتی و این حرفا
دلم گرفته . خیلی هم گرفته
همش عصبانیم
همش کلافه ام
همش اخمام تو همه
خلاصه بگم سگ سگم
دلشوره داره دیوونم میکنه
فکرای منفی داره از هم میپاشتم
این روزا همه هم سر جنگ دارن . کاش راحتم بزارن
کاش انقد ازم نپرسن چیه؟ چته؟
کاش دل اینو داشتم که خودمو راحت کنم
خسته ام
از دنیا
از خودم
از ساده لوحی هام
از مهربونیم که باعث سو استفاده شده
کاش ......
و این کاش ها تمومی نداره
اونی که باید عوض بشه .نمیشه
باز تکرار همون کارا
باز پشیمونی ها
فکر کنم پ ر ی و د مغزی شدم
دلم میخواد به اندازه ی یه دریا اشک بریزم
چرا حال و هوام عین هوای بهاره؟
زود بارونی میشم
زود بند میام
خدایا کمکم کن
که چشم امید به جز تو به هیچکش ندارم

۱ نظر:

نگار گفت...

سلام. منم خیلی کلافم.ازهمه چی. همه ی اون کسایی که دوسشون دارم.فقط من هستم و تنهایی هام. من و من. هیچ کس اینجا نیس. من تنها تر از همیشه به اون چیزایی که دوس دارم فکر میکنم اما باید در کمال خونسردی از کنار علایقم رد شم.همه ی دنیا میگن باید رد شی اما این باید روح منو نابود می کنه.